بخش بندی و جایگاه یابی:
*-افزایش کیفیت در نتیجه افزایش تقاضا و نهایتاً افزایش سود.
*- امکان ایجاد مزیت رقابتی را برای تمام رقبا فراهم میکند.
*- امکان افزایش اندازه بازار وجود دارد.
*- منجر به بازاریابی فرد به فرد شده و میزان موفقیت مارکهای جدید را کاهش میدهد.
*- توسعه آمیخته بازاریابی (p4 ) بیشترین بودجه منابع و وقت متخصصان بازاریابی صرف تدوین برای اجرای کنترل آمیخته بازاریابی میشود.
نوآوری ناشی از درون بازارهای خاص، معمولترین روش خلق نوآوری
۱- نوآوری بر اساس تنظیم و تعدیل ویژگیها: بیشتر ویژگیهای فیزیکی و عملی یک کالا یا خدمت مدنظر است که برای بخش بندی بازار بسیار ایده آل هستند و در صورتی که بر نیازها منطبق باشد اندازه بازار را افزایش میدهد.
۲– نوآوری بر اساس اندازه، که با تغییر حجم محصول و بدون تغییر ویژگیهای دیگر همراه است.
۳– نوآوری بر اساس بسته بندی مثلاً در صنعت شکلات سازی و یا در بانکها بسته بندی کالا.
۴– نوآوری بر اساس طرح در این نوآوری محصول یکسان است و ظرف و نوع طرح و اندازه آن تغییر کرده و فروخته میشود.
۵– نوآوری بر اساس مکملها و افزودنیها و اجزا جدید به محصول برای ایجاد تنوع
۶– نوآوری بر اساس کاهش تلاش مشتریان برای دستیابی به محصول مورد نیاز با ایجاد روشهای سریع و دستیابی به محصول یا تبلیغات متفاوت و ضمانتهای پایدار و قابل قبول تمام نوآوریها شامل تغییر پیوسته چیزی میشوند اما ماهیت و ذرات آن تغییر نمیکند و باعث افزایش اندازه، بازار و تبدیل مشتریان در دسترس به مشتریان بالفعل میشوند اما بازارهای جدید ایجاد نمیکند.
نوآوری ناشی از خارج بازارهای خاص: روش دیگری برای خلق نوآوری
در این روش کالا و خدمت جدید خارج از طبقه محصول یا بازار سرچشمه گرفته و بازار جدیدی را ایجاد میکند در این روش محصول مورد نظر کاملاً تغییر شکل داده و ماهیت آن تغییر پیدا میکند و برای تأمین نیازهای جدید برای اشخاص جدید و برای موقعیتهای جدید تعریف میشود. مثال :
۱- تخم مرغهای شانسی: تخم مرغهای شانسی هم برای کودکان علاوه بر خوردن شکلات بازی کردن را هم وارد دنیای کودکان کرده و علاوه بر اینکه این محصول سالم، مفرح و سرشار از انرژی و کربوهیدرات است و از دید کودکان اسباب بازی بوده و شانس خود را امتحان میکنند و میتوانند انواع اسباب بازیها را جمع آوری کنند.
۲- کافی نتها (ترکیب کافه+تکنولوژی)
ایجاد و خلق طبقه بازار جدید کارآمدترین راه برای رقابت در بازارهای جا افتاده است.
نیاز به بازاریابی خلاق به عنوان مکمل بازاریابی عمودی
بازاریابی خلاق و بازاریابی عمودی هردو لازم و مکمل یکدیگرند. بازاریابی عمودی دارای فرآیندی منطقی و ترتیبی اما بازاریابی خلاق دارای فرایندی تحقیقی -احتمالی ست.
اصول بازاریابی عمودی و خلاق
بازاریابی عمودی از شرح و تعریف بازار برای ایجاد فضاهای رقابتی استفاده میکند و نوآوری ایجاد میکند.
بازاریابی خلاق بر مبنای جست و جو برای گسترش محصول بنا شده است بنابراین بازاریابی خلاق معتقد به تغییر و دگرگونی در محصول است.
بازاریابی عمودی مبتنی بر تفکر ترتیبی و منطقی است و تفکر خلاق با تجزیه و تحلیل مدلها و تکنیکهایی برای تغییر سروکار دارد.
فرآیند بازاریابی خلاق ایجاد میکند.
بازاریابی عمودی انتخاب میکند.
بازاریابی عمودی با حذف کردن انتخاب جدید میکند.
بازاریابی خلاق حذف نمیکند اصلاح میکند.
روشهای بازاریابی عمودی واضح و ترتیبی است
روشهای بازاریابی خلاق مبهم و مفهومی است.
بازاریابی عمودی روشهای توسعه و گسترش بازار را ارائه میدهد.
بازاریابی عمودی مشتریان بالقوه را به مشتریان بالفعل تبدیل میکند.
بازاریابی خلاق با ایجاد طبقه خاص از محصول ساختار بازار را تغییر میدهد و میتواند اندازه بازار را افزایش دهد.نوآوریهای بازاریابی خلاق، ممکن است احتمال موفقیت کمتری داشته باشد اما اگر موفق شود حجم بازار کسب شده میتواند بسیار بالا باشد.
بازاریابی خلاق نیازمند استفاده از بخش راست مغز و بازاریابی عمودی نیازمند استفاده از بخش چپ مغز است .
نوآوری در بازاریابی عمودی برای مصرف کننده بسیار ساده تر میباشد. از آنجا که این امر در طبقه موجود محصول صورت میگیرد درک آن تقریباً سریع است و تلاش کمتری برای جلب نظر و تمایل مصرف کننده میشود و آزمون محصول سریعتر است
در مقابل، درک نوآوریهای بازاریابی خلاق اگر خیلی متفاوت باشد نیاز به زمان بیشتری خواهد داشت.
بازاریابان خلاق باید در انتشار نوآوری با دقت بیشتری کار کرده و برای آموزش، ارتباطات و فروش نوآوری باید تلاش بیشتری نمایند.
نوآوریهای بازاریابی عمودی، احتمال موفقیت بالا، اما حجم فزاینده پایینی در بازارهای کاملاً رشد یافته و تکه تکه شده دارند در حالی که نوآوریهای خلاق ممکن است احتمال موفقیت کمتری داشته باشند، اما اگر موفق شوند حجم زیادی از بازار را از آن خود خواهند کرد.
تفکر خلاق
تفکر خلاق، یک شیوه نگرش متفاوت نسبت به دنیا است دیدن دنیا از دریچه ای که هیچ فرد دیگری تا به حال از آن دریچه به دنیا ننگریسته است برای داشتن چنین نگرشی باید قوه تخیلمان را پرورش دهیم به اندازه کافی انگیزه و امید داشته باشیم .
تفکر خلاق در بازاریابی از اهرم هایی است که کمک می کند چنان پدیده های نادری در دنیای تجارت به وقوع بپیوندد که سرعت رشد تجاری فرد یا سازمان را به شکل نمایی افزایش میدهد مثلا پدیده فون روستروف که می گوید متمایز باشید به بازاریابان بسیاری کمک کرده است تا در حرفه خود سرآمد باشند یکی از بازاریابان غول کامپیوتری آی بی ام از این قانون استفاده کرد و در جایگاه یکی از موفق ترین بازاریابان این کمپانی قرار گرفت او با پوشیدن کت و شلوار آبی، کراوات آبی و استفاده از خودکار و کیف آبی از این تعبیر که یکی از معانی آی بی ام ” آبی ” است استفاده کرد او حتی ماشینی به رنگ آبی برای خود خرید و به فردی بسیار متمایز و البته موفق تبدیل شد به گونه ای که به او مستر آبی می گفتند.
تفکر خلاق در دنیای تجارت، گاهی اوقات به شکل متمایز بودن و گاهی اوقات نیز با ایده های ساده ای که به دلیل سادگیشان جذابیت ایجاد کرده اند خود را نشان می دهند مثلا آقایان سید حمید و سید محمد مطهر با شعار ” چاپ طرح ارسالی شما روی تی شرت با قیمت ۱۸ هزار تومان ” شرکت Q – T SHIRT را ایجاد کرده اند آنان حتی با ایجاد جذابیت ”پرداخت حق طراحی به طرحهای ارسال شده” که به مشتری تعلق می گیرد نیز آمار جذب مشتری را بالا برده اند.
برای کار آفرینی و خلاقیت نیازی به تحصیلات دانشگاهی نیست ۵۰ درصد کار آفرینان تحصیلات دانشگاهی نداشتهاند. من باز هم به شما پیشنهاد می کنم برای موفق و خلاق بودن در دنیای تجارت، قانونهای جدید وضع کنید و خودتان اولین کسانی باشید که از این قوانین پیروی می کنید. به خاطر داشته باشید برای خلاقیت هیچ حد و مرزی وجود ندارد به یاد داشته باشید.
تعریف بازاریابی خلاق
بازاریابی خلاق، فرایندی است که اگر در مورد کالاها و خدمات موجود به کار گرفته شود، به ایجاد کالا و خدمات جدیدی میانجامد که نیازها، مصارف، موقعیتها یا اهدافی را پوشش میدهد که تا پیش از این پوشش داده نمیشده است.
همان طور که از تعریف بر میآید بازاریابی خلاق یک فرایند است. فرایندی که با نظم و قاعده بوده، سازمان یافته است و ممکن است در بازار محصول یک طبقه فرعی جدیدی را ایجاد نماید.
اجرای بازاریابی خلاق
اگر شرکتها میخواهند توسعه یافته و موفق شوند، نیاز به نوآوری دارند. درصد بسیار بالایی از محصولات جدید به رغم برنامه ریزی و تحقیقات منسجم بازار، موفق به این کار نمیشوند. که دلیل اصلی آن ارایه فرایند سنتی برای نوآوری است.
کاربرد مکرر تفکر عمودی، منجر به ایجاد بازاری بیش از حد تکه تکه شده خواهد شد. در این حالت، بخشهای اندکی برای سودآوری مناسب و قابل اعتنا، باقی خواهد ماند.
تفکر بازاریابی خلاق از چارچوبی مجزا و فرایندهایی استفاده میکند که میتوان آنها را به هر کس آموزش داد این تفکر میتواند بخشی از فرهنگ نوآورانه شرکت، همراه با تفکر بازاریابی عمودی باشد.
تفکر بازاریابی خلاق ممکن است به صورت خود جوش، به صورت فردی یا در هر نوع شرکتی رخ دهد. هنگامی که از نوآوری صحبت میکنیم، این مفهوم تنها در فکر کردن به محصولات جدید محدود نمیشود. نوآوری شامل توسعه فرایند های جدید، کانالهای جدید و مفاهیم جدید کسب کار است.
سه سیستم یک شرکت نوآور و خلاق: مدل “گری هامل”.
یک شرکت نوآور، شرکتی سرشار از افرادی خلاق نیست که به طور خودجوش در باره ایده های جدید فکر میکنند. مشخصه این نوع شرکتها، سیستمهای مختلفی است که در طول زمان مستقر و تکمیل شدهاند.
«گری هامل» میگوید یک شرکت نوآور شرکتی است که بر اساس سه سیستم : «بازار ایده»، «بازار سرمایه» و «بازار هوش و استعداد» اداره میشود.
۱– بازار ایده:
مفهوم بازار ایده این است که شرکت، سیستمی را برای جست و جو، جمع آوری و ارزیابی فعالانه ایدهها برقرار نماید. وبا ایجاد طوفان مغزی سیستم اثر بخش و مفید برای خلق ایده مهیا سازد.
چارچوب بازاریابی خلاق، باعث میشود تا خلق ایدهها، به فعالیتی عادی در بخش بازاریابی تبدیل شود. درخواست از بازاریابان برای بکار گیری فرایند بازاریابی خلاق، بدست آوردن پایگاهی از ایدهها برای تقویت بازار ایدهها است.
۲– بازار سرمایه:
برای حمایت از تحقیق در زمینه ارزش نهایی ایده های جالب و جذاب باید سرمایه گذاری مناسبی صورت گیرد و بودجه ای برای خلق ایده های جدید اختصاص یابد. و باید از این بودجه در زمینه در گیر کردن کارکنان در تفکر خلاق نیز مورد استفاده قرار گیرد.
۳– بازار هوش و استعداد:
استخدام افراد دارای استعدادهای لازم برای ایجاد بهترین طرحها، کاری لازم و حیاتی است.
بدون دیدگاه