خلاقیت بازاریابی ؛ در یک تحقیق از مدیران مختلف سازمانی و ایده پردازان خواسته شد تا هر ایده را بر اساس میزان خلاقیت، قابلیت اجرا و سودآوری، اولویت بندی کنند.

سپس از مشتریان این شرکت سوال شد که هر یک از این ایده ها تا چه حد برایشان جالب است. نتیجه نشان داد که مشتریان خواهان ایده های خلاقانه تر بوده اند، نه ایده هایی که از نظر مدیران، بیشترین قابلیت اجرا یا سودمندی را دارا بوده است.

کارشناسان پارک بازاریابی ایران معتقدند شرکت ها جذب ایده هایی می شوند که قابلیت اجرای بیشتری دارند، اما تحقیقات بازاریابی نشان می دهد همیشه این ایده ها مطلوب مشتریان نیستند. به یاد داشته باشید اولین پیش بینی کننده ای که می گوید آیا محصولی میان مشتریان محبوبیت دارد یا خیر، میزان خلاقیت بازاریابی آن است. البته این نوع پیش بینی در جوامع شهری کاربرد بیشتری دارد.

تحقیقات دیگری نیز نشان می دهند که ایده های قابل اجرا میان مشتریان محبوبیت کمتری دارند، چرا که خلاقیت کمتری ارائه می کنند. برای مشتریان، خلاقیت مانند تزئینات روی کیک تولد نیست، خلاقیت خود کیک است.

بنابراین سازمان ها ایده های خلاقیت بازاریابی را رد نمی کنند، بلکه ایده های عملی و قابل اجرا را جهت اجرا قبول می کنند.

تحقیقات ما نشان می دهد که هرچه تمرکز بر قابلیت اجرای یک ایده بیشتر باشد، تشخیص خلاقانه بودن آن سخت می گردد. ما معتقدیم که دلیل اصلی تضاد میان نوآوری و قابلیت اجرا آن است که ایده های نو ناشناخته های بسیاری را شامل می گردند. مدیران یک شرکت مایلند که معیارهایی همچون بازدهی سرمایه، امکان سوددهی ایده هایشان را پیش از اجرا پیش بینی کند، اما درمورد ایده های نو، ایجاد چنین معیارهایی اگر غیرممکن نباشد، به این سادگی هم نیست و صرفا از طریق مشاورین مجرب و با در نظر گرفتن ۵ تا ۱۰ درصد خطا میسر می باشد. اگر مدیران بازاریابی و فروش تحمل شرایط مبهم را داشته باشند، یعنی بتوانند بر جنبه های «چرایی» ایده ها تمرکز کرده یا تمام راه حل های ممکن حل یک مساله را مورد بررسی قرار دهند، تمایل آنها برای پذیرش ایده های خلاقانه بیشتر می گردد.

میزان توجه مدیران بازاریابی به قابلیت اجرایی خلاقیت بازاریابی

مدیران باید بدانند که تمرکز بر قابلیت اجرا، امکان پذیرش ایده های خلاق را کمتر می کند. مدیرعامل سابق برند اپل، استیو جابز می گوید، همه را «تمایل به تحریف حقیقت» می شناسند. او می گفت: «بیایید این ایده جدید را امتحان کنیم.» همکارانش پاسخ می دادند: «چطور ممکن است؟» او در جواب می گفت: «فقط انجامش بدهید.» و شاید همین به خلاقیت بازاریابی این برند کمک کرد، چرا که همین شعار ساده عامل قابلیت اجرای یک ایده را تا میزان قابل توجهی به حاشیه برد.

اگرچه پژوهشگران بر این باورند که تولیدات خلاقانه طبعا مفید و اجرایی نیز خواهند بود، اما تحقیقات اخیر ما نشان می دهد که تنها تعداد کمی با این دیدگاه موافقند. تعداد کمی هم با آن مخالفند و سایرین هم جوابی ندارند. اما ممکن است این گونه باشد که مدیران بازاریابی قابلیت اجرا را نشانه خلاقیت بدانند که نهایتا باعث می شود به سمت ایده های اجراپذیر متمایل شوند.

مردم تعاریف متفاوتی از مفهوم خلاقیت دارند. برای مدت ها، تئوری های خلاقیت تاکید می کردند که میزان خلاقیت با مهارت، رابطه مستقیم دارد. اما یافته های ما نشان می دهد که دو فرد با مهارت یکسان می توانند میزان خلاقیت بازاریابی یک ایده را بسیار متفاوت و بسته به ساختار ذهنی خود یا جایگاه آنها در سازمان ببینند!

سه شاخص برای خلاقیت بازاریابی:

۱. نو بودن

۲. کمیاب بودن

۳. چگونگی استفاده

مدت ها مردم تصور می کردند مشکل اصلی این است که چگونه ایده های خلاقانه خلق کنیم. اما حالا که به خوبی می دانیم چگونه به این هدف نائل شویم، با چالشی ابتدایی تر روبه رو هستیم: چگونه اطمینان حاصل کنیم که ایده های انتخابی ما ابتدا خلاقانه ترین ایده ها هستند و اینکه مبادا بهترین ایده ها را از فیلترهای تحقیقات بازاریابی عبور نمی دهیم. نوآوری، خلاقیت، ابداع و حتی سودمندی، کافی نیست. اینها تنها کلماتی مبهم اند. کارشناسان پارک بازاریابی ایران در حال حاضر نشانه های ملموسی را کشف نموده اند. مدیران عامل همچنین باید بدانند که در بعضی محیط ها، بعضی نشانه های خاص بیشتر نمود پیدا می کنند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *