تدوین استراتژی بازاریابی
بازاریابی را میتوان در قالب پرسشهای زیر خلاصه کرد:
– به دنبال دسترسی به چه افرادی هستید؟
– آن افراد باید چه کاری را انجام بدهند؟
– چگونه آنها را برای انجام آن عمل ترغیب میکنید؟
– چگونه میزان کارآمدی بازاریابی در تأثیرگذاری بر انجام آن عمل را میسنجید؟
پاسخ به این سؤالات به تنظیم یک «استراتژی بازاریابی» منجر میشود. البته درک این چارچوب ساده است، اما اجرای عملی آن به همین اندازه آسان نیست. درهرصورت، موفقیت فقط با داشتن یک استراتژی منطقی و حساب شده قابل حصول است و بدون تنظیم یک استراتژی بازاریابی کارآمد نمیتوانید ره به جایی ببرید.
اما استراتژی بازاریابی چه اهمیتی دارد؟
بازاریابی را به عنوان یک سفر در نظر بگیرید. البته که میتوانید سوار ماشین شوید و بدون هیچ برنامهای عازم سفر شوید، اما به احتمال قریب به یقین، فقط وقت و بنزینتان هدر خواهد رفت و هرگز به جایی که ارزش فشار و خستگی این سفر را داشته باشد نمیرسید. از طرف دیگر، اگر نقشه و برنامه داشته باشید، میتوانید از وقتتان بیشتر استفاده کنید و مزد زحماتتان را بگیرید. استراتژی چیزی مشابه با نقشه و برنامه ریزی در مثال بالاست که به فعالیتهای شما جهت میدهد تا بتوانید از وقت خود بهتر استفاده کنید؛ دلیل و هدف هر اقدام را مشخص و درک کنید و شانس تحقق اهدافتان را افزایش بدهید.
برای تنظیم و اجرای یک استراتژی بازاریابی مؤثر، روند زیر را دنبال کنید:
- مخاطب خود را بشناسید
طبیعتاً هر شرکتی برای خدمت به مشتریان خود راهاندازی میشود؛ با این وجود، بسیاری از شرکتها برای درک اینکه آن مشتریان چه کسانی هستند و با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند (که شرکت باید به دنبال پیدا کردن راه حل برای آنها باشد) به اندازه کافی وقت صرف نمیکنند. لذا برای موفقیت استراتژی بازاریابی خود در ابتدا باید با مخاطب یا مشتری هدف و نیازها، خواستهها و مشکلات وی تا جایی که میتوانید آشنایی پیدا کنید.
- عمل مطلوبی که مشتری باید انجام بدهد را مشخص کنید
مرحله بعد از تعیین افرادی که باید به آنها دسترسی پیدا کنید، تعیین عمل یا اعمالی است که آنها را به سمت خرید هدایت میکند. طبیعتاً عمل نهایی مطلوب، انتخاب کالا و خریداری حضوری یا غیرحضوری آن است؛ اما معمولاً قبل از رسیدن به این مرحله، انجام برخی اقدامات دیگر (مانند عضویت در فهرست ایمیل مارکتینگ، دنبال کردن شما در شبکههای اجتماعی، تماس با کارشناسان شرکت برای مشاوره یا دریافت نمونه محصول) ضروری است.
- مفهوم «قیف بازاریابی» را درک کنید
درک عملکرد چیزی موسوم به «قیف بازاریابی» در هنگام تعیین اعمال مطلوبی که به دنبال انجام آنها از سوی مخاطب هستید قطعاً به نفع شما خواهد بود. قیف بازاریابی یک قیف شماتیک است که موقعیت مشتری در فرآیند خرید (از بیاطلاعی از محصول یا حتی وجود مشکل، تا شروع تحقیق درباره گزینههای مختلف و در نهایت، خرید) را به تصویر میکشد.
قیف بازاریابی توسط کارشناسان مختلف به مراحل مختلف و متنوعی تقسیم شده، اما به طور کلی مراحل زیر را در بر میگیرد:
- بالای قیف: مشتری به محصول یا شرکت هیچ توجهی ندارد.
- وسط قیف: مشتری در حال تحقیق برای پیدا کردن محصول مناسب برای حل مشکل یا رفع نیاز خود است.
- انتهای قیف: مشتری آماده خرید است.
- تاکتیکهای خود را مشخص کنید
شناسایی و انتخاب تاکتیکهایی که به کمک آنها میتوانید بهتر و سریعتر به هدف خود دست پیدا کنید بخشی از همه استراتژیهای مؤثر بازاریابی است. البته از آنجایی که (بهخصوص در بازاریابی آنلاین) میزان تنوع و تعدّد گزینههای موجود بسیار زیاد است، احساس گیجی و سردرگمی دور از انتظار نخواهد بود. در عین حال، با توجه به مخاطبان خود (که در مرحله اول با آنها آشنایی پیدا کردهاید) و تاکتیکها و کانالهایی که برای آنها محبوبیت بیشتری دارند میتوانید شروع خوبی داشته باشید. برای انتخاب بهترین روشها و کانالها ابتدا بررسی کنید که مخاطبان هدف شما بیشتر وقت خود را در کجا میگذرانند و سپس برای انتخاب تاکتیکها و روشهای مختلف بازاریابی برای ارتباط مؤثر با آنها در زمان مناسب در آن موقعیتها برنامه ریزی کنید.
- استراتژی بازاریابی خود را اجرا کنید
پس از تعیین و تنظیم استراتژی بازاریابی، نوبت به اجرای آن میرسد. برای اجرای صحیح و دقیق استراتژی بازاریابی باید «مهارتها»، «پرسنل» و «ابزار» مناسبی را در اختیار داشته باشید. در ادامه به شرح این سه مهم خواهیم پرداخت:
مهارتهای لازم برای بازاریابی
مهارتی که هر بازاریاب برای موفقیت در بازاریابی به آن نیاز دارد به نوع اقداماتی وابسته است که باید انجام بدهد؛ اما به طور کلی از جمله مهمترین مهارتهای لازم که در بسیاری از روشهای بازاریابی به کار میآیند میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مهارت ارتباط کلامی: توانایی برقراری ارتباط مؤثر در بازاریابی اهمیت به سزایی دارد و وضوح و تاثیرگذاری کلام معمولاً در موفقیتآمیز بودن بازاریابی حرف اول را میزند.
- مهارت نویسندگی: شما به عنوان کسی که بازاریابی میکند زیاد باید دست به قلم شوید؛ چه برای تولید محتوا، یا نوشتن ایمیل برای مشترکان فهرست ایمیل مارکتینگ تان.
- مهارت تحقیق: تحقیق بیشتر به معنای کسب اطلاعات بیشتر است و هرچه اطلاعات بیشتری داشته باشید، بهتر میتوانید برنامه ریزی کنید.
- مهارت تجزیه و تحلیل: توانایی تحلیل اطلاعات خام جمع آوری شده و شناسایی روندهای صعودی و نزولی و علت آنها برای جرح و تعدیل و بهبود اقدامات مرتبط با بازاریابی ضروری است.
بدون دیدگاه